جدول جو
جدول جو

معنی فرت فرت

فرت فرت((فِ تْ فِ))
فرت و فرت، تندتند، به شتاب
تصویری از فرت فرت
تصویر فرت فرت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فرت فرت

فرت فرت

فرت فرت
بجلدی بشتاب: چو فرت فرت زحمدانم آب شهوت جست لبم چنین شد و چشمم چنان زحیرانی
فرهنگ لغت هوشیار

فرت فرت

فرت فرت
جَلد و شتاب. (آنندراج). به شتاب و شتابان و به زودی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

چرت چرت

چرت چرت
حکایت آوازِ شکستن تخمۀ هندوانه و خربوزه و غیره. صدائی که چون تخمۀ هندوانه و خربوزه با دندان شکنند، به گوش رسد
لغت نامه دهخدا