معنی فربه تصویر فربه فربه ((فَ بِ)) پرگوشت، چاق، عظیم، سنگین، نیرومند، سخت، شدید، آبادان، پر رونق، بسیار، فراوان، ضخیم، ستبرپُرگوشت، چاق، عظیم، سنگین، نیرومند، سخت، شدید، آبادان، پر رونق، بسیار، فراوان، ضخیم، ستبر فرهنگ فارسی معین