جدول جو
جدول جو

معنی فراماسون

فراماسون((فِ سُ))
عضو جمعیت فراماسونری
تصویری از فراماسون
تصویر فراماسون
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فراماسون

فراماسون

فراماسون
فرانسوی آزاد راز (راز بنا گلکار) عضو فراماسونری
فراماسون
فرهنگ لغت هوشیار

فراماسونری

فراماسونری
سازمان سرّی بین المللی که طرفدار انسانیت، تهذیب اخلاق، رشد فکری مردم و برطرف ساختن اختلافات مذهبی هستند. اعضای آن در بعضی کشورها به جاسوسی و توطئه شهرت دارند، فراموش خانه
فراماسونری
فرهنگ فارسی عمید

گرامافون

گرامافون
آلتی است که صفحه ای را که آوازی در آن ضبط شده بگردش در آورد و همان آواز را بگوش رساند جعبه صوت: آوازیرا که دقیقا تقلیدی بود از یک صفحه که همان صبح چندین بار روی گرامافون گذارده بود بلحن گیرا و نیکو آغاز کرد
فرهنگ لغت هوشیار

فراماسونری

فراماسونری
شبکه های وسیعی از جمعیت اخوت پنهانی در سراسر جهان که خود را معتقد به قدرتی ماورای طبیعی، کتابی آسمانی، اطاعت از قانون کشور، برادری جهانی، آزادی و بردباری فکری می دانند ولی به خاطر مشهور بودن به توطئه، جاسوسی و زد و بند سیاس
فراماسونری
فرهنگ فارسی معین

گرامافون

گرامافون
دستگاه مخصوصی که صدا را روی صفحه ضبط و پخش می کند
گرامافون
فرهنگ فارسی معین