معنی فراک فراک ((فُ)) پشت، ظهر، مقابل رو، هیز، مخنث، پلید، پلشت پشت، ظهر، مقابل رو، هیز، مخنث، پلید، پلشت تصویر فراک فرهنگ فارسی معین