معنی فراغ افتادن فراغ افتادن ((~. اُ دَ)) آسوده شدن، خلاص شدن، کاری را به پایان رساندن و آسوده گشتن آسوده شدن، خلاص شدن، کاری را به پایان رساندن و آسوده گشتن تصویر فراغ افتادن فرهنگ فارسی معین