معنی فراص
فراص
درشت، سخت سرخ رنگ، جامه
تصویر فراص
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فراص
فراص
فراص
شدید و درشت
فرهنگ لغت هوشیار
فراص
فراص
مفارصه، به همدیگر نوبت آب دادن
فرهنگ فارسی معین
فراص
فراص
نام بتی است که در بلاد سعدالعشیره بوده است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
فرار
فرار
گریز
فرهنگ واژه فارسی سره
فرام
فرام
معرب از عبری، تندرو
فرهنگ نامهای ایرانی
فراز
فراز
بلندی و شکوه، جای بلند، بلندی، بخش بالایی چیزی
فرهنگ نامهای ایرانی
فراس
فراس
افق
فرهنگ واژه فارسی سره
فراز
فراز
آند، جمله
فرهنگ واژه فارسی سره
فراخ
فراخ
وسیع
فرهنگ واژه فارسی سره