معنی فراشیدن فراشیدن ((فَ دَ)) راست شدن موی بدن، از هم جدا شدن، فراخیدن راست شدن موی بدن، از هم جدا شدن، فراخیدن تصویر فراشیدن فرهنگ فارسی معین