جدول جو
جدول جو

معنی فراز رسیدن

فراز رسیدن((~. رَ یا رِ دَ))
رسیدن، نزدیک شدن، درآمدن، داخل شدن، فراهم آمدن، پیدا شدن
تصویری از فراز رسیدن
تصویر فراز رسیدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فراز رسیدن

فراز رسیدن

فراز رسیدن
نزدیک شدن، فرا رسیدن، در آمدن داخل شدن، فراهم آمدن پیدا شدن
فراز رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار

فرا رسیدن

فرا رسیدن
نزدیک شدن و رسیدن وقت چیزی یا کاری، توانا بودن قادر شدن
فرا رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار

فرازرسیدن

فرازرسیدن
نزدیک شدن:
رسیدند زی شهر چندان فراز
سپه خیمه زد بر نشیب و فراز.
رودکی.
... فرازرسید آن حال دید، خیره گشت. (مجمل التواریخ و القصص) ، فرارسیدن:
چو هنگام حاجت رسیدی فراز
به آن در جهان دست کردی دراز.
نظامی.
چونکه وقت بها رسید فراز
گونه گونه بهانه کرد آغاز.
نظامی.
رجوع به فرا و فرارسیدن شود، فراهم آمدن و پدید آمدن. پیدا شدن:
چون زمانی بر آن کشید دراز
لشکر از هر سویی رسید فراز.
نظامی.
رجوع به فراز شود
لغت نامه دهخدا

فریاد رسیدن

فریاد رسیدن
کنایه از به فریاد رسیدن، به داد کسی رسیدن، مدد کردن
فریاد رسیدن
فرهنگ فارسی عمید

فرمان رسیدن

فرمان رسیدن
ابلاغ حکم از طرف بزرگی به کوچکتر، رسیدن اجل مقدر
فرمان رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار

فراز کشیدن

فراز کشیدن
پیش کشیدن بسوی خود کشیدن، بالا کشیدن از غلاف در آوردن (شمشیر و مانند آن را)
فرهنگ لغت هوشیار