جدول جو
جدول جو

معنی فراخ سال

فراخ سال
سالی که در آن محصول فراوان باشد
تصویری از فراخ سال
تصویر فراخ سال
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فراخ سال

فراخ سال

فراخ سال
سالی که در آن غلات و اجناس به فراوانی یافت شود مقابل تنگ سال
فراخ سال
فرهنگ لغت هوشیار

فراخ سال

فراخ سال
سالی که در آن غلات و اجناس بکثرت پیدا شود. (آنندراج). مقابل تنگ سال. (یادداشت بخط مؤلف) : چون جو راست برآید وهموار، دلیل کند که آن سال فراخ سال بود و چون پیچیده و ناهموار برآید تنگسال بود. (نوروزنامۀ خیام)
لغت نامه دهخدا

فراخ سالی

فراخ سالی
فراوانی غلات و اجناس در ظرف سال مقابل تنگ سالی قحط سالی
فراخ سالی
فرهنگ لغت هوشیار

فراخ بال

فراخ بال
فراخ آستین، برای مِثال فراخ بال کند عدل تنگ قافیه را / چنان که چرخ ردیف دوام او زیبد (خاقانی - ۸۵۳)
فراخ بال
فرهنگ فارسی عمید

فراخ حال

فراخ حال
قاهی. (منتهی الارب). آنکه کار و بارش خوب است. (یادداشت بخط مؤلف).
- فراخ حال بودن، در رفاه زیستن. (یادداشت بخط مؤلف).
- فراخ حالی، غضارت عیش. رفاه. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا