معنی فراخ دهن فراخ دهن((~. دَ هَ)) کسی که دهان گشاد دارد، کنایه از آدم پر حرف تصویر فراخ دهن فرهنگ فارسی معین
فراخ دهن فراخ دهن کنایت از پرگوی و بی صرفه گوی است. (از آنندراج). بسیارگو و بدزبان. (انجمن آرا). اوسق. (منتهی الارب). بسیارگو و پوچ گو و هرزه چانه و بدزبان. (برهان). رجوع به فراخ دهان شود لغت نامه دهخدا
فراخ دهان فراخ دهان آنکه دهان گشاد داردکنایه از پُر گو، کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوِه گو، بیهودِه گو، یاوِه سُرا، هَرزِه گو، هَرزِه خا، خیرِه دَرا، ژاژدَرای، هَرزِه لاف، هَرزِه لای، یافِه دَرای، ژاژخا، مِهذار، هَرزِه دَرای، اَفسانِه پَرداز، اَفسانِه گو فرهنگ فارسی عمید