جدول جو
جدول جو

معنی فراپوشیدن

فراپوشیدن((~. دَ))
پوشیدن، چشم پوشی کردن، پوشانیدن
تصویری از فراپوشیدن
تصویر فراپوشیدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فراپوشیدن

فراپوشیدن

فراپوشیدن
غمز. مواراه. (تاج المصادر بیهقی). چشم پوشی کردن
لغت نامه دهخدا

فراموشیدن

فراموشیدن
فراموش کردن. (آنندراج). رجوع به فراموش کردن شود
لغت نامه دهخدا

فروپوشیدن

فروپوشیدن
به تن کردن. پوشیدن:
چون برآهنجی شمشیر و فروپوشی درع
پشت روی سپهی، اصل فروع ظفری.
فرخی.
، نهفتن و پنهان کردن و مخفی ساختن. (ناظم الاطباء) :
ور کریمی دو صد گنه دارد
کرمش عیبها فروپوشد.
سعدی (گلستان).
رجوع به پوشیدن شود
لغت نامه دهخدا