معنی فرا بریدن فرا بریدن((~. بُ دَ)) به پایان رساندن، مسکوت گذاشتن مطلب یا کاری تصویر فرا بریدن فرهنگ فارسی معین
فرابریدن فرابریدن به پایان رساندن و سر چیزی را با دقت هم آوردن: (امیر مسعود) امیدهای فراوان داد و آن حدیث فرابرید. (تاریخ بیهقی) لغت نامه دهخدا
راه بریدن راه بریدن راه پیمودن، طی مسافت کردن، سیر و سفر کردن، راه زدن، مانع عبور کسی شدن فرهنگ فارسی عمید