معنی فرا افکندن - فرهنگ فارسی معین
معنی فرا افکندن
- فرا افکندن((~. اَ کَ دَ))
- به میان آوردن
تصویر فرا افکندن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فرا افکندن
فراافکندن
- فراافکندن
- به میان آوردن: بار داد و وزیر و سپهسالار و اعیان حاضر آمدند و از این حدیث فراافکند. (تاریخ بیهقی). رجوع به فرا شود
لغت نامه دهخدا
بنا افکندن
- بنا افکندن
- بنا کردن ساختن عمارت، خراب کردن بنا سرنگون ساختن عمارت
فرهنگ لغت هوشیار