جدول جو
جدول جو

معنی فرا

فرا((فَ))
بر سر فعل درآید و آن در اصل به معنی به، به سوی، در باشد، فرارو، نزد، نزدیک، فرااو رفتم، به، با، سوی، جانب، بلند، عالی، در میان، فراچنگ، دورتر یا بالاتر، فراتر، پیرامون
تصویری از فرا
تصویر فرا
فرهنگ فارسی معین