دشت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : به وقت رفتن و طی کردن مسالک ملک هواش فدفد و دریا سراب و کُه صحراست. انوری. ، جای سخت و درشت و بلند، زمین برابر و هموار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
بانگ و آواز سخت و شدت آن، یا آواز دویدن گوسپندان، یا آواز دویدن گوسپندان آمیخته با آواز شبانان و رانندگان، یاآوازی است شبیه آواز مار که از پوست برآید. (منتهی الارب) ، شتران بسیار. یقال: لفلان فدید من الابل، ای کثیر. (منتهی الارب). رجوع به فداد شود