سبوس آرد گندم و آرد جو را گویند. (برهان). نخاله. (فهرست مخزن الادویه) : فخری مکن بر آنکه تو میدۀ بره خوری یارت به آب درزده یک نان فخفره. ناصرخسرو. آن یکی میخورد نان فخفره گفت سائل چون بدین داری شره ؟ مولوی
نوعی اسباب بازی کاغذی سبک و پره دار که بر اثر جریان باد دور خود می چرخد، مازالاق، پِرپِرِه، فَرفَروک، یَرمَع، بادفَر، بادفِرِه برای مِثال با بی قرار دهر مجوی ای پسر قرار / عمرت مده به باد به افسون و فرفره (ناصرخسرو۱ - ۴۳۰)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل، واقع در 8 هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد و یکهزارگزی جنوب راه مالرو زابل به ده دوست محمد. ناحیه ای است واقع در جلگه، گرم و معتدل که دارای 307 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین میشود. محصولاتش غلات و لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)