معنی فجیعانه - فرهنگ فارسی معین
معنی فجیعانه
- فجیعانه((فَ نَ یا نِ))
- به نحوی دردناک، به زاری
تصویر فجیعانه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فجیعانه
فجیعانه
- فجیعانه
- به زاری. (یادداشت بخط مؤلف). به وضع فجیع. رجوع به فجیع و فاجع شود
لغت نامه دهخدا
نجیبانه
- نجیبانه
- آزاد وار زمانه پندی آزاد وار داد مرا زمانه را چو نکو بنگری همه پند است (رودکی) همچون نجیبان: باآنهانجیبانه رفتارکرد
فرهنگ لغت هوشیار