جدول جو
جدول جو

معنی فجره

فجره((فَ جَ رَ یا رِ))
جمع فاجر، بدکاران، بدکرداران، زناکاران
تصویری از فجره
تصویر فجره
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فجره

فجره

فجره
دروغ آشکار، گشاده راه راه آشکار میان دو کوه آبخیز زهاب جمع فاجر بدکاران بدکرداران، زناکاران
فرهنگ لغت هوشیار

فجره

فجره
جای آب زهیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). ج، فُجَر. (اقرب الموارد).
- فجرهالوادی، جای وسیعی که آب بسوی آن زهَد. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

فجره

فجره
جَمعِ واژۀ فاجر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به فاجر شود
لغت نامه دهخدا

شجره

شجره
نسب نامه، فهرست اسامی گذشتگان که بترتیب نوشته شده باشد
شجره
فرهنگ لغت هوشیار