معنی فبها - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فبها
فبها
- فبها
- پس از جملۀ شرطی گفته می شود و بیانگر انجام کار مطابق میل گوینده است، چه بهتر
فرهنگ فارسی عمید
فبها
- فبها
- بسیارخوب. فنعم المطلوب. (یادداشت بخط مؤلف). این ترکیب خلاصۀ جمله ’فبها المراد’ است: اگر بار یابمی فبها و نعم و اگر نه بازگردم. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
فقها
- فقها
- فقیه ها، عالِمان به احکام شرع، متخصصان در علم فقه، جمعِ واژۀ فقیه
فرهنگ فارسی عمید