جدول جو
جدول جو

معنی فایز

فایز((یِ))
رهایی یابنده، رستگار شونده، رستگار، پیروز
تصویری از فایز
تصویر فایز
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فایز

فایز

فایز
فائز. رستگار. غالب و چیره. (یادداشت بخط مؤلف). فائز. رجوع به فائز شود
لغت نامه دهخدا

پایز

پایز
یکی از فصول چهارگانه سال و آن فصل سوم سال است میان تابستان و زمستان مدت ماندن آفتاب است در بروج میزان و عقرب و قوس خزان خریف برگ ریزان. یا پاییز عمر. روزگار پیری
فرهنگ لغت هوشیار