معنی فاسد فاسد ((س)) ضایع، خراب، پوسیده، گندیده، پوچ، بی اثر، بد خلق، در فارسی به معنی زن بدکاره ضایع، خراب، پوسیده، گندیده، پوچ، بی اثر، بد خُلق، در فارسی به معنی زن بدکاره تصویر فاسد فرهنگ فارسی معین