جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فاسپردن

فاسپردن

فاسپردن
تسلیم. (از تاج المصادر). بازسپردن. بسپردن. سپردن. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به فا و وا شود
لغت نامه دهخدا

اسپردن

اسپردن
سِپُردَن، چیزی را برای نگه داری به کسی دادن، تسلیم کردن، تحویل دادن، واگذاشتن، سفارش کردن
اسپردن
فرهنگ فارسی عمید