سوچه سوچه پارچه ای چهار گوش که در زیر بغل جامه دوزند بغلک، پارچه مثلث متساوی الساقین که از تریز جامه ببرند تا خشتک را بر آن دوزند فرهنگ لغت هوشیار
کوچه کوچه راه باریک میان شهر یا دهکوچه دادن: کنایه از راه باز کردن مردم برای عبور کسی، راه دادن فرهنگ فارسی عمید
غوشه غوشه خوشۀ خشک شدۀ گندم یا جوتوس، درختی بزرگ و جنگلی از خانوادۀ پیاله داران، با برگ های دندانه دار و نوک تیز که دم کردۀ برگ و پوست آن برای تصفیۀ خون، تقویت معده و کاهش تب مفید است، تیس، غوش، سَندِر، غان فرهنگ فارسی عمید