رگه و ناخالصی در سنگ قیمتی اَبر، بخارهای غلیظ شده یا تودۀ قطرات آب و ذرات یخ معلق در جو که از آن ها باران و برف و تگرگ می بارد، سَحاب، غَین، غَمام، غَیم، میغ
دهن بند ستور. (مهذب الاسماء). پتفوزبند شتر و جز آن، و آن خریطه مانندی است که چون بر پتفوز ستور بندندخوردن نتواند. ج، غَمائِم. (منتهی الارب) (آنندراج). خریطه ای است که به دهان شتر و جز آن بندند و او را از طعام بازمیدارد. (از اقرب الموارد) ، خرقه ای که بدان چشم و بینی ناقه را بندند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) ، غلاف سر نرۀ کودک. (منتهی الارب) (آنندراج). فلقهالصبی. (تاج العروس). غُمامه. (منتهی الارب) (تاج العروس)