معنی غلیغر - فرهنگ فارسی معین
معنی غلیغر
- غلیغر((غِ غَ))
- گلکار، بنا، گلگیر، غلیگر، گلیگر
تصویر غلیغر
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با غلیغر
غلیغر
- غلیغر
- استاد بنا و گِلکار. (از برهان قاطع). (از: غل (گل) + یاء واسطه + غر (گر) ، پسوند شغل). (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). اصل آن گلگر و گلکار بوده، تبدیل یافته است. (از انجمن آرا) (از آنندراج). غلیگر. (جهانگیری) (برهان قاطع). گلیگر. (فرهنگ رشیدی). رجوع به غلیگر و گلیگر شود
لغت نامه دهخدا
غلیگر
- غلیگر
- گِلکار. (فرهنگ جهانگیری). استاد گِلکار و بنا. غلیغر. (برهان قاطع). گلگر. رجوع به غلیغر و بنّاء شود
لغت نامه دهخدا