معنی غله کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی غله کردن
- غله کردن((~. کَ دَ))
- غله دادن زمین و ملک
تصویر غله کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با غله کردن
غله کردن
- غله کردن
- غله کردن زمین و ضیعه غله دادن آن. رجوع به غله و غله دادن شود: و ضیعتی او را ده که هر سال چندان غله کند که او را و عیالش را کفایت بود. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
شله کردن
- شله کردن
- کشتن قاتل بعوض مقتول قصاص کردن: شله کردند مرا و پس از آن رفت سوی جهنم آن نادان. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار