معنی غل کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی غل کردن
- غل کردن((غُ. کَ دَ))
- به بند کشیدن، اسیر کردن
تصویر غل کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با غل کردن
غل کردن
- غل کردن
- زنجیر کردن، بند کردن زنجیر کردن، بند کردن اسیر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
حل کردن
- حل کردن
- گشودن باز گشودن، آمیختن، گداختن گشودن (عقده مشکل) باز کردن، مخلوط کردن چیزی با مانع، گداختن ذوب کردن
فرهنگ لغت هوشیار