جدول جو
جدول جو

معنی غشه رشه

غشه رشه((غَ شَ رَ شَ یا ش))
یک دسته مردم بی سر و پا و پست، اوباش
تصویری از غشه رشه
تصویر غشه رشه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با غشه رشه

غشه رشه

غشه رشه
یک دسته مردم بی سر و پا و پست. گروهی از جنسهای مختلف و همه پست و دنی. دسته ای از زنان و کودکان از خانواده ای. اوباش: یک مشت غشه رشه
لغت نامه دهخدا

قشه رشه

قشه رشه
جمعی بی سروپا. بوش. (یادداشت مؤلف). غشه رشه. رجوع به غشه رشه شود
لغت نامه دهخدا

تشه پشه

تشه پشه
شتاب زدگی، دلهره، تب و تاب، هراس، دلهره، اضطراب ناشی از ترس و ناامنی
فرهنگ گویش مازندرانی

شه شه

شه شه
مخفف شاه شاه که در اصطلاح شطرنج آنرا کش گویند:
گفت شه شه وآن شه کبر آورش
یک به یک شطرنج برزد بر سرش.
مولوی
لغت نامه دهخدا