جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با غردل

غردل

غردل
مردم نامرد و بی جگر و ترسنده و واهمه ناک راگویند و معنی ترکیبی آن قحبه دل است چه غر به معنی قحبه باشد. (برهان قاطع). بددل که ضد شجاع است، زیرا غر به معنی قحبه است. (آنندراج). بیدل را غردل گویند زیرا غر به معنی قحبه است. (فرهنگ رشیدی) :
نیاید کار مردان از شتردل
که غردل هم نباشد مرد مقبل.
میر نظمی (ازفرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا

آردل

آردل
ترکی فرمانبر فراشی که ماء مور فرا خواندن و احضار سپاهیان یا متهمان و گناهکاران است اردل. یاآردل بی چوب. ادرار بول که عرصه را بر شخص تنگ کند
فرهنگ لغت هوشیار

پردل

پردل
شجاع، دلیر، دلاور، باجرئت، نترس، برای مِثال فروهشته بر سر دو مشکین کمند / که کردی بدان پردلان را به بند (فردوسی۲ - ۲۵۶۴)
پردل
فرهنگ فارسی عمید