جدول جو
جدول جو

معنی غر

غر((غِ))
قر، جنباندن جز یا تمام بدن از روی ناز
قر و غربیله: ناز و ادا و اطوار
قر و غمزه: جنبانیدن جز یا تمام بدن از روی ناز و توأم با اشاره چشم و ابرو
قر و فر: کنایه از آرایش و زینت یا غر و غمزه
تصویری از غر
تصویر غر
فرهنگ فارسی معین