جدول جو
جدول جو

معنی غباری گرفتن

غباری گرفتن((~. گِ رِ تَ))
اندوهناک شدن
تصویری از غباری گرفتن
تصویر غباری گرفتن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با غباری گرفتن

غباری گرفتن

غباری گرفتن
اندوهناک شدن و آزرده شدن و آشفته شدن. (فرهنگ نفیسی)
لغت نامه دهخدا

غبار گرفتن

غبار گرفتن
پر کردن غبار فضایی را، تیره شدن چشم بیماری در چشم پدید آمدن
غبار گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار

غبار گرفتن

غبار گرفتن
تیره شدن. در چشم بیماری پدید آمدن. و رجوع به غبار آوردن شود:
اگر ز شش جهت آیینه پیش رو دارم
ز هفت پردۀ چشمم غبار میگیرد.
صائب
لغت نامه دهخدا

باریک گرفتن

باریک گرفتن
کاری را باریک گرفتن، تنگ گرفتن آن را. باریک گرفتن کار را، اشفاف. (منتهی الارب) ، معشوق. معشوقه
لغت نامه دهخدا

تباهی گرفتن

تباهی گرفتن
تباهی پذیرفتن. فساد گرفتن. فساد پذیرفتن:
سخنگوی جان جاودان بودنی است
نه گیرد تباهی نه فرسودنی است.
اسدی
لغت نامه دهخدا