معنی غانی - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با غانی
غانی
- غانی
- نعت فاعلی از غنا، سرودکننده، (غیاث)، توانگر، مالدار، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
غانی
- غانی
- شاعری عطار از شعرای عصر فاتح اکری، وی وصایای لقمان حکیم را از فارسی به ترکی ترجمه کرده است، (کشف الظنون چ 1 استانبول ج 2 ص 635)
لغت نامه دهخدا
بانی
- بانی
- بر پا کننده ساختمان، بنا کننده، سازنده، موسس و پایه گذار
فرهنگ لغت هوشیار