جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با غاشیه بر دوش

غاشیه بر دوش

غاشیه بر دوش
دفنوک بر دوش، فرمانبردار مطیع فرمانبردار
غاشیه بر دوش
فرهنگ لغت هوشیار

غاشیه بر دوش

غاشیه بر دوش
آنکه غاشیۀ بزرگان را بر دوش حمل کند، کنایه از مطیع، فرمان بردار
غاشیه بر دوش
فرهنگ فارسی عمید

غاشیه بردوش

غاشیه بردوش
کنایه از مطیع و فرمان بردار. (برهان) (مجموعۀ مترادفات ص 43) :
هست اسم علمت نام رسول قرشی
که بد از مرکب او غاشیه بردوش سروش.
سوزنی
لغت نامه دهخدا