جدول جو
جدول جو

معنی غاژدن

غاژدن((دَ))
پنبه یا پشم را برای ریسیدن آماده کردن، غاژ کردن، غاز کردن
تصویری از غاژدن
تصویر غاژدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با غاژدن

غاژیدن

غاژیدن
پشم یا پنبه را با دست کشیدن و دراز کردن برای ریسیدن، غاژ کردن، غاز کردن
غاژیدن
فرهنگ فارسی عمید

غاژیدن

غاژیدن
پنبه دانه را از پنبه بیرون کردن و پشم را زدن و مهیا ساختن برای رشتن فلخمیدن حلاجی کردن
فرهنگ لغت هوشیار