معنی غاژ کردن غاژ کردن((کَ دَ)) پنبه یا پشم را برای ریسیدن آماده کردن، غاز کردن تصویر غاژ کردن فرهنگ فارسی معین
غاژ کردن غاژ کردن پنبه دانه را از پنبه بیرون کردن و پشم را زدن و مهیا ساختن برای رشتن فلخمیدن حلاجی کردن فرهنگ لغت هوشیار
غاژ کردن غاژ کردن غاز کردن. پنبه دانه از پنبه بیرون کردن و پشم را زدن و مهیا ساختن از برای رشتن. (برهان) (سروری) (آنندراج). فلخمیدن. فلخودن. فلخیدن. فرخمیدن. زدن. حلاجی کردن. پاک کردن. رجوع به غاژکرده شود لغت نامه دهخدا