جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با عوالی

عوالی

عوالی
عالی ها، بسیار خوب ها، دارای کیفیت خوب، دارای درجه ها یا مرحله های بالاتر، بزرگ ها، مهم ها، رفیع ها، بلندها، جمعِ واژۀ عالی
عوالی
فرهنگ فارسی عمید

عوالی

عوالی
دههاست بر سواد مدینه. (منتهی الارب). ضیعه ای است در چهارمیلی مدینه، و گویند در سه میلی. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

عوالی

عوالی
عَوال. ج ِعالیه. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به عالیه و عوال شود. چیزهای بلند. (آنندراج) (غیاث اللغات) : طبیعت او در اختیار حدود... و ایثار سیوف و عوالی بر شنوف و غوالی و اعراض...برخلاف طباع بشر بود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 273).
- عوالی پناه، نامدار و نامور و مشهور و بزرگوار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

دوالی

دوالی
هندی جشن چراغ فراخرگی از بیماری ها فراخ گشتن سیاهرگ های پای (واریس)
فرهنگ لغت هوشیار