جدول جو
جدول جو

معنی عنن

عنن((عَ نَ))
ناتوانی جنسی در مرد، عدم توانایی مقاربت در مرد
تصویری از عنن
تصویر عنن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با عنن

عنن

عنن
از عنانه خشک کونی پیش آمدگی، زی سوی، جمع عنان، افسار ها دهنه ها ناتوانی جنسی عدم توانایی مقاربت در مرد سستی کمر و حاصل نشدن انتعاظ جهت اجرای عمل جنسی عدم رجولیت
فرهنگ لغت هوشیار

عنن

عنن
جَمعِ واژۀ عِنان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به عنان شود
لغت نامه دهخدا

عنن

عنن
جَمعِ واژۀ عُنّه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به عنه شود
لغت نامه دهخدا

عنن

عنن
پیش آمدن و پیش گرفتن و ظاهر گردیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عَن ّ. عُنون. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به عَن ّ و عنون شود
لغت نامه دهخدا