جدول جو
جدول جو

معنی عنان فرو گرفتن

عنان فرو گرفتن((~. فُ گِ رِ تَ))
کند کردن حرکت، درنگ کردن، تأمل کردن
تصویری از عنان فرو گرفتن
تصویر عنان فرو گرفتن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با عنان فرو گرفتن

عنان فرو گرفتن

عنان فرو گرفتن
درنگیدن، باز ایستادن آهسته براه رفتن، در کارها تامل و تانی بکار بردن
فرهنگ لغت هوشیار

عنان فروگرفتن

عنان فروگرفتن
آهسته به راه رفتن. (ناظم الاطباء). بمعنی عنان بازکشیدن است یعنی آهسته رفتن. (از آنندراج) ، در کارها تأمل کردن و به تأنی کار کردن. (ناظم الاطباء). بمعنی عنان بازکشیدن است یعنی کار را به تأمل کردن. (از آنندراج) ، در مقام توقف برآمدن. قصد ایستادن کردن
لغت نامه دهخدا