معنی عنان ربودن - فرهنگ فارسی معین
معنی عنان ربودن
عنان ربودن((~. رُ دَ))
ابتکار عمل را به دست گرفتن
تصویر عنان ربودن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با عنان ربودن
عنان ربودن
عنان ربودن
گرفتن زمام از دست کسی. (فرهنگ فارسی معین). اختیار بردن: چه سرو است آنکه بالا می نماید عنان از دست دلهامی رباید. سعدی. من آن قیاس نکردم که زور بازوی عشق عنان عقل ز دست حکیم برباید. سعدی
لغت نامه دهخدا
عنان بسودن
عنان بسودن
کنایه است از تاختن. بشتاب رفتن. بتعجیل اسب راندن: بدیشان چنین گفت پیران که زود عنان تکاور بباید بسود. فردوسی
لغت نامه دهخدا
عنان راندن
عنان راندن
درآمدن. حمله آوردن. روی آوردن: از آن سهمگن تر سیاهی قوی عنان راند بر چالش خسروی. نظامی
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.