جدول جو
جدول جو

معنی عمل دادن

عمل دادن((عَ مَ. دَ))
والی گردانیدن، ولایت دادن
تصویری از عمل دادن
تصویر عمل دادن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با عمل دادن

عمل دادن

عمل دادن
کار سپردن حکومت محلی را به کسی دادن، تولیت دادن
عمل دادن
فرهنگ لغت هوشیار

عسل دادن

عسل دادن
عسل ساختن. به عمل آوردن عسل. تولید عسل کردن:
زنبور درشت بی مروت را گوی
باری چو عسل نمیدهی نیش مزن.
سعدی
لغت نامه دهخدا