جدول جو
جدول جو

معنی علک خا

علک خا
کسی که علک می جود، کنایه از بیهوده گو
تصویری از علک خا
تصویر علک خا
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با علک خا

علک خای

علک خای
علک خاینده، کسی که صمغ می جود، کنایه از بیهوده گو، ژاژخای
علک خای
فرهنگ فارسی عمید

علک خای

علک خای
سکز خای، ژاژ خای بیهوده گری، دندان سای دندان ساییدن خر ماده هنگام دیدن خر نر
فرهنگ لغت هوشیار

علک خای

علک خای
آنکه علک خاید، ژاژخا و هرزه لا، ماده خر دندان بهم ساینده در دیدن خر نر:
ز خرسپوزی من علک خای گردد خر
نه کَه ْ خورد نه سبوس و نه جو نه آب و گیا.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

علم خان

علم خان
دهی است از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل واقع در 30 هزارگزی شمال خاوری سکوهه، نزدیک مرز افغانستان. ناحیه ایست جلگه ای و دارای آب و هوای گرم و معتدل. سکنۀ آن 178 تن است. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین میشود. محصولات آن غلات و لبنیات است و اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

ملک خو

ملک خو
ملک خوی. ملک خصال. فرشته خوی. فرشته نهاد. آنکه خصلت و خوی وی چون فرشتگان باشد. نیکخو:
آن ملک رسم و ملک طبع و ملک خو که بدو
هرزمان زنده شود نام ملک نوشروان.
فرخی.
و رجوع به ملک خوی شود
لغت نامه دهخدا