معنی عطایا - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با عطایا
عطایا
عطایا
جَمعِ واژۀ عطیّه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). دهشها و بخشیده شده ها. (از آنندراج). رجوع به عطیه شود: از صلت و عطایاء او به حظی وافر و نصیبی کامل متحظی شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 214)
لغت نامه دهخدا
خطایا
خطایا
جمع خطیئه، خود لغزی ها لغزها کژروی ها نا روایی ها جمع خطیئه گناهها خطاها کژرویها
فرهنگ لغت هوشیار
مطایا
مطایا
مطیه ها، چهارپایانی که بر آن سوار شوند، جمعِ واژۀ مطیه
فرهنگ فارسی عمید
خطایا
خطایا
خطیئت ها، کارهای ناصواب، خطاها، گناه ها، جمعِ واژۀ خطیئت
فرهنگ فارسی عمید
مطایا
مطایا
جمع مطیه، سواری ها چهار پایان سواری پاکش ها جمع مطیه حیوانات سواری مانند شتر و اسب و جز آنها
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.