معنی عسجد - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با عسجد
عسجد
عسجد
جوهر هر قسم که باشد، مانند مروارید و یاقوت و زر و طلا، گوهر
فرهنگ لغت هوشیار
عسجد
عسجد
نام جایگاهی است در عینه، و نام آن در شعر رِزاخ بن ربیعۀ عُذری آمده است و شتران عسجدی بدانجا منسوبند. و آن را عسجر، به راء نیز خوانده اند. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
مسجد
مسجد
محل عبادت مسلمانان مسجد جامع (آدینه): مسجدی که روزهای جمعه در آن نماز جمعه می خوانند
فرهنگ فارسی عمید
عسجدی
عسجدی
منسوب به عسجد زرین، نوعی خط: و دیگر مستوی و آن خط کز آن قلم آید آن را عسجدی خوانند یعنی خط زرین
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.