جدول جو
جدول جو

معنی عزیزدردانه

عزیزدردانه((~. دُ نِ))
مورد علاقه و توجه بسیار پدر و مادر و خویشاوندان، عزیز کرده
تصویری از عزیزدردانه
تصویر عزیزدردانه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با عزیزدردانه

عزیزدردانه

عزیزدردانه
سخت گرامی و عزیز، کسی که والدین و اقوام او بیش از حد وی را مورد محبت و نوازش قرار دهند
فرهنگ لغت هوشیار

عزیزدردانه

عزیزدردانه
بطر. سخت گرامی و عزیز. (یادداشت مرحوم دهخدا). در تداول عامه، کسی که والدین و اقوام او بیش از حد وی را مورد محبت و نوازش قرار دهند. (فرهنگ فارسی معین). بچۀ خیلی عزیز و مورد محبت پدر و مادر. (فرهنگ عوام) : عزیزدردانه، یکی یه دانه، توسعاً، لوس. ننر
لغت نامه دهخدا