معنی عزایم
- عزایم((عَ یِ))
- جمع عزیمه، اراده ثابت و محکم، افسون ها و دعاهایی که بر بیماران برای شفا یافتن می خوانند
واژههای مرتبط با عزایم
عزایم
- عزایم
- عزیمت ها، حرکات به سوی جاهایی، رفتن ها، عازم شدن ها، قصدها، آهنگ ها، سحرها، افسون ها، جمعِ واژۀ عزیمت
عزایم
- عزایم
- جمع عزیمت افسون ها، دعا هایی که بر بیماران خوانند تا شفا یابند
عزایم
- عزایم
- افسون ها، اوراد
عظایم
- عظایم
- عظیمه ها، عظیم ها، بزرگها، جمعِ واژۀ عظیمه
عزائم
- عزائم
- دعاهائی که بر بیماران بخوانند جهت شفا یافتن آنها، (سوره عزائم: سوره هایی که سجده واجبه دارد)
عمایم
- عمایم
- جمع عمامه. یا ارباب (اهل) عمایم. کسانی که عمامه بر سر گذارند، علما فقها
علایم
- علایم
- جمع علامت. توضیح در کتب معتبر لغت عرب نیامده و آن را به سیاق عربی ساخته اند
علایم
- علایم
- جمع علامت، نشانه ها
عمایم
- عمایم
- عمامه ها، شالهایی که دور سر می بندند، دستارها، جمعِ واژۀ عمامه
