جدول جو
جدول جو

معنی عرشه

عرشه((عَ رَ ش))
جمع عرش. در فارسی به معنای قسمت بالای کشتی
تصویری از عرشه
تصویر عرشه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با عرشه

عرشه

عرشه
سطح بالای کشتی، هر جای مسطحی که از اطراف خود بلندتر باشد
عرشه
فرهنگ فارسی عمید

عرشه

عرشه
جَمعِ واژۀ عَرش. رجوع به عَرش شود، جَمعِ واژۀ عُرش. رجوع به عُرش شود
لغت نامه دهخدا

عرشه

عرشه
سطحی که مرتفعتر از اطراف خود باشد. (فرهنگ فارسی معین).
- عرشۀ کشتی، سطح بالای کشتی. (از فرهنگ فارسی معین). مرتفعترین جزء از کشتی که مردم در آنجا بنشینند. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا