معنی عجالتاً
- عجالتاً((عِ لَ تَ نْ))
- فوراً، بی درنگ، حال، اکنون
واژههای مرتبط با عجالتاً
عجالتا
- عجالتا
- فعلاً، اَکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، حالیا، هَمینَک، ایدون، بِالفِعل، نون، اَلآن، ایدَر، اینَک، فِی الحال، حالا، اِیمِه، هَمیدون، کُنون، اَلحال
عجالتا
- عجالتا
- در تازی نیامده و از ساخته های فارسی گویان است هم اینک بی درنگ
عجالتا
- عجالتا
- اکنون، اینک، فعلاً، هم اکنون، بی درنگ، فوراً
عجاوتان
- عجاوتان
- دو عصب است در باطن دو دست. (بحرالجواهر)
وکالتاً
- وکالتاً
- به وکالت. مقابل اصالتاً
عاجلاً
- عاجلاً
- شتاب، سرعت، به تندی، زود
عالماً
- عالماً
- دانسته، آگاهانه
عادتاً
- عادتاً
- از روی عادت، بنابر عادت
عاجلاً
- عاجلاً
- فوری، به سرعت
