معنی عتبات عتبات((عَ تَ)) جمع عتبه عتبات عالیه: کنایه از آرامگاه امامان شیعه تصویر عتبات فرهنگ فارسی معین
عتبات عتبات عتبه ها، آستانه های در، آستانه ها، درگاه ها، مقبره های هر یک از امامان و بزرگان تشیع، جمعِ واژۀ عتبه فرهنگ فارسی عمید
عتبات عتبات جَمعِ واژۀ عتبه. رجوع به عتبه شود، نام بالغلبه است مشاهد متبرکه را مانند مشهد حضرت علی (ع) و حضرت حسین (ع) و دیگر مزارات امامان لغت نامه دهخدا
عقبات عقبات جمع عقبه، راه های دشوار راه دشوار در کوه گردنه، امری سخت و دشوار، جمع عقبات فرهنگ لغت هوشیار
عنبات عنبات جَمعِ واژۀ عِنبه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به عنبه شود لغت نامه دهخدا
عقبات عقبات جَمعِ واژۀ عَقَبه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). راههای دشوار. (غیاث اللغات) : هیچ کسم نیز نبیند دگر کز عقبات تن و جان کم شدم. عطار لغت نامه دهخدا
عذبات عذبات جَمعِ واژۀ عذبه بمعنی چابق تازیانه: در زیر عذبات عذاب و زخم چوب و شکنجه سپری شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 341). - یوم العذبات، از روزهای عربان است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و رجوع به عذبهشود لغت نامه دهخدا