معنی عبور و مرور - فرهنگ فارسی معین
معنی عبور و مرور
- عبور و مرور((عُ رُ مُ))
- رفت و آمد، آمد و شد
تصویر عبور و مرور
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با عبور و مرور
عبور و مرور
- عبور و مرور
- آمدن و رفتن، ایاب و ذهاب، مراوده، دید و بازدید، آمَد و رَفت، آمَد و شُد
فرهنگ فارسی عمید
عبور و مرور
- عبور و مرور
- آمد و شد: در برخی از معابر نویسند که عبور و مرور ممنوع است
لغت نامه دهخدا