جدول جو
جدول جو

معنی عاق کردن

عاق کردن((قّ. کَ دَ))
نفرین کردن پدر و مادر فرزند خود را
تصویری از عاق کردن
تصویر عاق کردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با عاق کردن

عاق کردن

عاق کردن
فرزند را به سبب نافرمانی از خود دور یا نفرین کردن
عاق کردن
فرهنگ فارسی عمید

عرق کردن

عرق کردن
خویستن هم آوای خویشتن خوی کردن، پاره دادن (پاره رشوه)، شرمساری بیرون آمدن عرق از بدن خوی کردن، پرداخت پول و مال با اکراه، رشوه دادن، خجل شدن خجالت کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

چاق کردن

چاق کردن
سرِ حال آوردن، آماده کردن قلیان، چپق یا وافور برای استعمال
چاق کردن
فرهنگ فارسی معین